دوشنبه، دی ۰۴، ۱۳۹۱

تارکوفسکی به مثابه راه فرار - هفتمین نامه در دوشنبه قبل از کریسمس

ایثار را یادت هست.
و در آغاز تنها کلمه بود. الکساندر می گفت که اگر انسان کاری را در یک ساعت مشخص  و در یک موقع مشخص انجام دهد، هر کاری که باشد خودش در نوع خودش یک جور مراسم آیینی می شود که دنیا را تغییر می دهد. ولی گاهی اوقات کار از تغییر گذشته است و باید دنیا را نجات داد. برای نجات دنیا باید فداکاری کرد. الکساندر از خودش، خانواده اش و همه چیزش گذشت تا دنیا را به وضع سابقش بازگرداند. در دنیای جدید کلمه باز راهش را پیدا کرد، حتی اگر راهش از دهانی بود که تا بحال سخن نگفته باشد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر