شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۱

پنج روز در ماه می - روز پنجم


آقای مارشال، یک مرد ۸۱ ساله بود که یک روز با ماشینش آمد کنار خانه فیشرها ایستاد، وصیت نامه اش را گذاشت روی داشبورد، کلاهش را گذاشت روی سرش و مُرد. نیت هم امروز مُرد. نیت هیچوقت جزء شخصیت های محبوب من نبوده، ولی هر بار که می میرد، هر بار که به مُردنش فکر می کنم، چیزی در من فشرده می شود. دلم می خواهد فردا بروم بیرون و همه روز را راه بروم، کاش تابستان نبود، کاش هوا گرم نبود.



Time flies when you're pretending to have fun. Time flies when you're pretending to know what people mean when they say "love." Let's face it, buddy boy, there's two kinds of people in the world, there's you and there's everybody else, and never the twain shall meet.
Six Feet Under (S5 E 4)


I used to think that I'd have more people in my life. As time went on, it doesn't work that way. I'm starting to realize that. It's almost like as we get older, the number of people that completely get us shrinks. Until we become so honed by our experiences and time, that nobody else understands.
 Six Feet Under (S5 E 11)



پ.ن.: عنوان این مجموعه یادداشت ها برداشتی بود از عنوان فیلم هفت روز در ماه می ساخته جان فرانکن هایمر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر