چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۲

يك لوپر خوب يك لوپر مرده است



تعريف و تصوير آينده هدف فيلم هاى علمى-تخيلى است. آينده اى كه مى تواند در فضا اتفاق بيافتد، يا همين جا روى زمين. آينده اى مدرن در كنار ربات ها و يا در يك دوران آخر زمانى. آينده حتى می تواند خيلى شبيه همين الان باشد، با چند تفاوت کوچک که در نهايت اختلاف هاى بنيادى ايجاد كند، مثل دنيايى كه در لوپر است. آينده در لوپر جایی است، که علم و تکنولوژی دیگر آنقدر ها کاربرد چنانی ندارد و بیشتر تحقیقات در یک جایی که به نظر دیگر کافی می آمده متوقف شده. چیزی در زندگی آدم ها جز لذت آن هم به معنی ظاهری کلمه باقی نمانده و مابقی جریان های زندگی برای خودشان رها شده اند. اجتماع چیز تعریف نشده ای است و تجمع بیشتر از یک نفر وجود خارجی ندارد. لوپر یک داستان آینده در آینده است. آینده ای که خودش گذشته آینده دیگری است. در این آینده نامعلوم یک سری آدم هایی وجود دارند به نام لوپر که شغل شان کشتن آدم های ديگرى است که بوسیله ماشین زمان از سی سال بعدتر به زمان آنها فرستاده شده اند. آدم هایی که از آینده می آیند بسیار شبیه لوپر ها و دیگر آدم ها هستند، محیط زندگی شان هم همین طور با این تفاوت که بیشتر در پوسته تنهایی خودشان فرو رفته اند و از هیچ کاری برای دست یابی رضایت فردی شان فرو گذار نمی کنند. آدم هایش لذت های زندگی شان را تنها در خانه هایشان و یا در مکان های خصوصى خودشان جستجو می کنند و خیابان های شهر تنها به مثابه میدان نبرد است و جایی برای اجتماع نمانده است. خيابان ها كثيف و بی نظم است ولی خانه ها و كلوب ها تميز و پيشرفته. تکنولوژی این قدر پیشرفت کرده است که موتورهای پرنده وجود داشته باشد ولی در عین حال اسلحه ها به سبک تفنگ های دوران غرب وحشی بر مهارت های فردی تکیه داشته باشند. لوپر داستانش را ساده در فضایی این چنین شروع می کند، قصه اش را به آرامی باز می شود، پیش فرض های زمانی و مکانی اش تعريف مى شوند تا آدم برای پذیرش پازلی که قرار است مطرح شود آماده باشد. محوریت ماجرا بر داستان فرار لوپری به نام جو که به گذشته فرستاده شده تا به دست خودش کشته شود. ولی جو سال خورده که از اینده آمده تلاش می کند تا خودِ جوانش را از سر راه بردارد و با تغییر گذشته اش خطری را که در آینده قرار است با آن مواجه شود را از پیش رو بردارد. جو و ديگر آدم های لوپر هم درست مثل خانه ها و اسلحه هایشان هستند، توی خانه هاشان عاشقند، آرامند ولی در بیرون از خانه مصمم اند و از هیچ کاری فروگذار نمی کنند تا آرامش آن خانه را حفظ کنند، حتی کشتن کودک های بی گناه. لوپر روایت درگیری دو مرد است كه هر كدام برای دست یابی به آن چیزی كه فکر می کند درست است از هيچ كارى نمى گذرند. آدم هایی که به ظاهر باید منافع مشترک داشته باشند چون در باطن یک نفرند ولی اختلاف سن سی ساله شان سبب شده که کارِ درست از دید هر کدام شان متفاوت باشد. با همه این ها آدم هایی هستند که نمی شود به راحتی تیغ قضاوت را برسر شان فرود آورد، نمی شود ازشان متنفر بود، تردشان کرد و یا حتی به راحتی و آرامی از کنارشان گذشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر