یکشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۹۲

تمام خاطرات زندانی شده دنیا



از همان زمان آتش زدن کتابخانه اسکندریه توسط سزار تا همین رمان معروف برد بری فارنهایت ۴۵۱، حتی  پیشتر از آن و بعدتر از این همیشه این ترس و نگرانی از سوزانده شدن کتابها وجود داشته. ترسی دائمی که همیشه در پی یافتن راه چاره‌هایی بر این درد قدیمی باشد.  می شود راهکار پایانی فارنهایت ۴۵۱ به یاد آورد که هر آدمی خودش تبدیل به کتابی شده بود، برای همین هم تمام خاطرات دنیا به گونه‌ایی آغاز می‌شود که انگار دنباله آن است. برای اینکه انسان حافظه کوتاهی داشت همه چیز را به‌وسیله تعداد زیادی فهرست جمع و نگهداری می‌کرد، ولی هنوز نجوای این حرفها در گوش انسان محو نشده ادامه می‌دهد که  از ترس هجوم توده کلمات آنها را در ساختمانی با دیوارهای سهمگین احاطه کرده بودند. تمام خاطرات دنيا در ظاهر مستندى است درباره كتابخانه ملى فرانسه، جايى كه يك نسخه از هر چيزِ چاپ شده و یا پخش شده در فرانسه نگهداری می‌شود. شرحى است از سيستم ثبت، نگهدارى و گردش كتابها. ولى در واقع  روایتی است از ترسها، ترس از داشتنها به‌دلیل ترس از نداشتنها. شرحی از ساختن دنیایی ایده‌‌آل برای نگهداری کتابها. دنیایی که کتابها، مجله‌ها و یا هر نوشته دیگری در کنار هم بدون هیچ برتری قرار گرفته‌اند. هيچ چيز فراتر از يك شماره نيست. همانند لطف یکسان پروردگار به همه بنده هايش هر كتابى هم از لطف و توجه آدم ها به طور یکسان بهره می‌برد. مكان كتاب خانه چيزی بی شباهت به قلعه نيست. با راهروهای تنگ زندان مانند، که زندان بودن این کتابخانه بزرگ را مهر تاییدی می‌زند. هر زندانی جدید به محض ورود به گنجینه هویتش را از دست می‌دهد و در کنار زندانیهای دیگر شماره شناسایی جدیدی می‌گیرد که هویتش را می‌سازد. اتاقهایی با کنترل دقیق دما و فضا برای نگهداری مجلات هست که حضور انسانها در آن می‌تواند محیط متعادلشان را برهم بزند. فضای قلعه به‌وسيله مجسمه‌های سنگی اسطوره‌ای حفاظت می‌شود. نگهبانانی كه نه می‌ميرند و نه پير می‌شوند و همواره هم بر انجام وظيفه خود ثابت قدمند. مجموعه‌ایی که تمام خاطرات زمین را در خود جای داده است ولی همه اینها در کنار هم  دنيايى را خلق می‌کند كه تنها فاصله آن با دنياى آدمهاى كتاب خوان ديوارى شيشه ايى است، ولى آن ظاهر شيشه ايى كيلومترها عمق دارد. تمام خاطرات دنيا آنچنان در داخل اين مرزها حصر شده اند كه آدمى مى تواند بدون ترس از رفتن خاطراتش همه چيز را به فراموشى بسپارد و از ابتدا شروع به ويرانى كند، بدون آنكه بخواهد به‌يادآورد اين چيزى است كه بارها و بارها از ابتداى تاريخ اتفاق افتاده است.


پ.ن.۱: در رابطه با فیلم زندانِ کتابها نوشته بابک کریمی را هم بخوانید
پ.ن.۲: تمام خاطرات دنیا را می‌توانید از اینجا به طور کامل ببینید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر