جمعه، فروردین ۰۲، ۱۳۹۲

آقای هوِ عزیز - یادداشت اول

 حس زیبایی شناسی هو بسیار فراتر از نمونه های مرسوم سینمای هالبود است که در آن هر لحظه ای به طور دقیق طراحی شده است تا احساسات تماشگر را هدایت کند و ابعاد مختلف داستان را گسترش دهد. در عوض هو ترجیح می دهد تا صحنه هایش درنماهای باز با زمان بندی های طولانی نشان داده شوند و بیشتر از آنکه به دنبال دینامیک داستان باشد ترجیح می دهد تا شحصیت هایش و دنیایی که در آن زندگی می کنند را تماشا کند. چه در حال کشف کلوب های شبانه تایپه در میلنیوم مامبو باشد و یا در حال گشت زدن در آپارتمان جولیت بینوش در پاریس در پرواز بادکنک قرمز، او همیشه به این دیدگاه صمیمانه و پر رمز ورازش وفادار بوده است. هو فیلم نمی سازد که فقط دیده شوند، بلکه می خواهد تا درباره شان فکر شود و  کشف شوند. (+)

هو شیا شن (Hou Hsiao-Hsien)، به قول جیم جارموش تنها جواهر گرانبهای سینمای معاصر تایوان نیست، بلکه یک گنجینه جهانی است (+). هو جزء سه کارگردانی است که در پایان دهه نود حضورش برای آینده سینما ضرروری دانسته شده است. ولی با همه این حرف ها به جز چند فیلم اخیرش دیگر فیلم هایش هیچ وقت فرصت پخش مناسب را در فضای بین المللی نداشته اند. این روزها دیگر می شود تقریبا تمام فیلم هایش را با یک زیر نویس انگلیسی دست و پا شکسته ای پیدا کرد ولی هنوز هم  پیدا کردن نسخه های مناسب بیشتر آنها تقریبا ممکن نیست . با همه این حرف ها فضای نقد نویسی خالی نبوده است از نوشته هایی در باره هو، بخصوص بعد از پخش گل های شانگاهای در جشنواره‌های کن و نیویورک. اما در میان نوشته های فارسی هنوز جای خالی‌شان به چشم می خورد. هدف از این سری نوشته های آقای هو عزیز هم چیزی نیست جز این که بخشی باشد اگر چه کوچک در جهت حضور آقای هو در نوشته های فارسی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر