دوشنبه، مهر ۱۰، ۱۳۹۱

مرگ با مرگ جمع نمى شود، ضرب مى شود



چند وقت پيش ها اين كتاب را خريدم. يك جور روح نگارى است از ماكائو. حالا نه اینکه من عاشق ماکائو باشم ولی کتاب را دوست داشتم و فروشنده اش به یک دلیلی حاضر شد به یک قیمت ارزانی بهم بفروشد. اینقدر ارزان بود که گفت یعنی حتی با این قیمت هم دیگر نمی خری و من خریدمش. یک سری مجموعه عکس سیاه و سفید است که بیشترش از آرامگاه ها و یا مکان های متروکه است. خیلی آرام است، همه چیز به یک طور خوبی مرده است. در کنار همه آن عکس ها، یک چند تا عکس هم در کتاب هست که آدم ها را هم در کنار دیگر چیزها نشان می دهد. مثل همین دو عکسی که من اینجا گذاشتم. عکس ها به طوری گرفته شده اند که انگار آدم های تصویر وحدانیت ندارند. انگار هر کدامشان در یک لحظه چندیدین واقعیت ممکن را دارد تجربه می کند یا تجربه کرده است. انگار که آن آدم ها هم مثل مکان ها، مدت زمان زیادی است که آنجا هستند و این تصویر مجموع خاطرات آن هاست.  انگار که همه با هم مُرده اند. 




پ.ن.: عنوان قسمتی از کتاب خاطرات کاملاً واقعی یک سرخپوست پاره وقت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر