پنجشنبه، مرداد ۱۲، ۱۳۹۱
پاهایت مال من
ساعتی نشسته بودم توی پیاده رو روی زمین سنگی. باران از بالا و آدم ها از اطراف مى آمدند. آدم ها را یواشکی دزدیدم و گذاشتم
اینجا
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر