پنجشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۸

بدشانسی


همیشه دوست داشتم به آدم هایی که از کنارم در خیابان می گذرند لبخند بزنم و با آنها با شادی برخورد کنم و همه را ببینم که با هم دیگر اینگونه رفتار می کنند.
از نوشته ها و گفته های همه دوستان و آشنایان به نظر می رسد که ایران این روزها همین حال و هوایی دارد و لابد این بد شانسی من است که در اولین سال دور بودن از آنجا این اتفاقات در حال افتادن است. به هر حال بودن یا نبودن من چندان اهمیتی ندارد مهم این فضایی است که بوجود آمده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر