ساعت گرگ و میش - ۱۹۶۸
انگار که دیوانگی هم مسری باشد، که اگر عاشق دیوانهایی شدی خودت هم دیوانه میشوی. ولی حتی در همان مرز میان عقل و جنون زن هنوز به این فکر میکرد که شاید اگر مردش را کمتر دوست میداشت بهتر میتوانست از او مراقبت کند و یا شاید اگر بیشتر دوست میداشتش بهتر میفهمیدش و کمتر حسادت میکرد، مردش به این حال و روز اسفناک نمیافتاد.
دیگر شب ها
دیگر شب ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر