شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۹۰

سه روز با آنتونیونی - روز سوم


پیرمرد را نباید فراموش کرد، همان پیرمردی که می خواست تا برای دیود لاک فیلم حرفه خبرنگار داستان زندگی اش را تعریف کند. همان جایی که برای ما تصویر را قطع کردند تا نمای بعدی فیلم داستان پیرمرد باشد. صحنه، صحنه جدیدی بود ولی داستان پیرمرد نبود. داستان دیگری از زندگی خود لاک بود و قصه پیرمرد جایی در افکار لاک گم شد. پیرمرد و داستانش را آدم نباید فراموش کند، تا یادش بماند هر کسی قصه خودش را دارد. هر قصه ای ممکن است در لابه لای قصه های دیگر گم می شود ولی گم شدن هم قسمتی از پیدا کردن است



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر