در
مخمصه بادر-ماینهوف، یک جایی از فیلم هست که
الریکه ماینهوف برای بار اول با گروه تروریستی همکاری می کنه، تا
بادر را نجات دهند.قراره که بادر رو به بهانه مصاحبه با ماینهوف به یک محلی ببرند، تا به این وسیله از زندان دور بشه و دوستاش بتونند نجاتش بدهند. در بیشتر طول ماجرا ماینهوف با نگاه مضطرب اتاق و پلیس ها رو زیر نظر داره و هر از گاهی هم یل زیر نگاهی از داخل پنجره به بیرون می کنه. ماجراها که تقریبا تمام میشود و همه فرار می کنند، ماینهوف می ماند تنها در اتاق ونگاهی که هنوز به پنجره است. آنجاست که آن پنجره می شهر همه آینده ماینهوف, آینده ای که ماینهوف فقط آزادی را در آنجا می بیند. ان یک صحنه از پنجره به بیرون می شود همه امیدش برای فردای بهتر. آنجاست که همه زندگیش را می گذارد و دنبال بقیه از پنجره بیرون می رود.